من و اسلام (فصل نو)

سلام

شش قرن پس از ظهور مسيح، به هنگامي كه اروپا در قرون وسطي غوطه ور بود، و امپراطوريها و تمدنهاي كهن در هر گوشه‌اي رو به زوال، محمد در عربستان، در شهر مكه، ديده به جهان گشود. در آن زمان مكه شهري غني بود و مركز تجارت و تحت سلطه بازرگانان؛ بازرگاناني سرمست از ثروت كه ثروتشان به خاطر نگهداري بتها رو به فزوني بود.

همه سال به هنگام جشن بزرگ، شيوخ صحرا، بتها و مجسمه خدايان خود را به مكه مي‌آوردند تا ضمن نمايش، در كعبه به امانت گذارند. همان كعبه‌اي كه روز اول به دست بزرگترين بُتشكن دورانهاي اوليه توحيد، يعني ابراهيم، بنا شده بود، اكنون مركز ظلم و خودخواهي، شرك و بت پرستي شده و بالغ بر سيصد و شصت خداي متفاوت، به عدد ايام سال را در خود جاي داد.

مكه سال 610 ميلادي؛ در اين زمان محمد چهل سال داشت، كه از جانب خداوند، به پيامبري مبعوث شد. پيامبر در تمام مدت رسالت خويش، كه 23 سال به طول انجاميد، سختي‌هاي بي‌شماري كشيد. مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفت، تبعيد شد، اموال و خانه‌اش توسط كفار و مشركين، مصادره شد، بارها مورد سوقصد قرار گرفت، و در جنگهاي متعددي شركت كرد؛ اما هيچگاه دست از وظيفه‌اي كه خداوند به وي محوّل كرده بود، برنداشت.

در سال دهم بعثت، بعد از آنكه پيامبر، از توطئه ترور خود به دست مشركين مكه، مطلع گشت، مكه، زادگاه خود را به قصد مدينه ترك نمود؛ اما بعد از گذشت 10 سال از هجرت، با عزت و شكوه، و بدون آنكه خوني ريخته شود، مكه را فتح نمود.

پيامبر انتقام نگرفت و اجازه انتقام نداد. مكه را مكاني مقدس خواند. كسي نبايد در اينجا خوني بريزد، يا درختي بيندازد، يا موجودي را در مكه بي‌جان كند. به زودي تمامي عربستان رو به اسلام آوردند. نه فقط به پرستيدن خداوند يكتا؛ بلكه به قوانين جديد، عادات و تفكر اسلامي.

پيامبر اكرم زنده مانده بود تا نتيجه كارش را ببيند؛ ولي حالا سنگيني مرگ را احساس مي‌كرد. كاري بزرگ از رسالتش باقي مانده بود. مردم را گرد خود خواند و براي آخرين بار، سخن گفت. پيام تسليم شدنش به خداوند، و انسانيت به بشر.

«تمام انسانها! خوب گوش كنيد. شايد زمان زيادي در كنار شما نباشم. ضُعفايي بين شما هستند. از آنچه مي‌خوريد به آنها هم بدهيد. از لباس خود، آنها را هم بپوشانيد. به پيشگاه الهي خواهيد رفت و مي‌بايست جوابگوي اعمال خود باشيد.
آن عده كه حضور دارند به آنها كه غايب هستند بگويند. شما همه فرزندان آدم هستيد، و بهترين شما آن كسي است كه خدا شناستر است. به آنچه مي‌گويم گوش فرا دهيد. دشمني‌هاي خود را كنار گذاريد. بدانيد هر مسلماني با ساير مسلمانان برادر است و تمامي مسلمانان با هم برادرند. ارزش مسلمانان به نژاد و قبيله آنها نيست. هرگز از برادر خود چيزي نگيريد مگر آنكه به رضايت بدهد. "ظلم نكنيد و ظلم را بر خود نپذيريد".
اي امت من! من هم بشر هستم و شايد فرشته مرگ به سراغم آيد و مرگ را به من ارزاني دارد. كتابي براي شما به جاي مي‌گذارم؛ كتاب آسماني؛ قرآن كه نور است و هدايت.»

قافله حُجّاج از مكه حركت كرد. به غدير خم رسيدند. در اينجا پيامبر اكرم خطبه‌اي ايراد كردند. آغاز آن حمد خدا و بيان صفات كمال و قدرت باري تعالي. و سپس به جمعيت فرمودند:

«آگاه باشيد كه علي بن ابي طالب، برادر من، وصي من، خليفه من، و امام است بعد از من.»

و در اينجا پيامبر، آخرين آيات قرآن كريم را براي مردمش برخواند. پايان و اختتام، كلام محمد نيست؛ بلكه كلام خداوند است. «من امروز حجت را بر شما تمام كردم و اسلام را براي شما به عنوان مذهب، برگزيدم.»

پيامبر خدا روز بيست و هشتم صفر سال يازدهم هجرت، در سن 63 سالگي وفات نمود. پيامبر را در مدينه، در كنار مسجدش به خاك سپردند؛ ولي ديني كه آورده بود جاي خود را در قلب آدميان باز نمود، دوام يافت، عالم گير شد و هنوز مردم به مكه مي‌آيند. مسلمانان جهان، در جامه سفيد احرام، و همه يكسان در پيشگاه الهي. همه با هم در اين مكه عبادت. افراد مختلف، گرد هم مي‌آيند تا با هم، يك خدا را بپرستند.

معرفي پايگاه

گفتگوي اديان

اين پايگاه، كه متعلق به "موسسه گفت و گوي اديان" است، از معدود پايگاه‌هايي است كه محيط مناسبي را فراهم نموده تا افراد، با ايده و افكار پيروان اديان مختلف، آشنا شوند.
- از بخشهاي مفيد آن، "فهرست منابع اينترنتي" مي‌باشد كه در قسمت اديان آن، آدرسهاي متعددي در موضوعات مختلف - گفتگوي اديان، اسلام مسيحيت،يهوديت، زرتشت، بوديسم، آيين هندو، شينتو، معنويت جديد، آيين هاي ابتدايي، منابع عمومي - آمده است.
- در بخش "گفتارها وسخنرانيها" مي‌توانيد متن مقالات و سخنراني متفكرين مسلمان، مسيحي و ... را مطالعه نماييد.
- ماهنامه "اخبار اديان" را كه زير نظر "موسسه گفت و گوي اديان"، منتشر مي‌شود، مي‌توانيد آنرا در همين پايگاه، مطالعه كنيد.

به اميد ديدار
خدانگهدار